دوست دارم
مامانم سلام دختر نازم ، تو رو خدا بعدها که مطالبتو می خونی ، یه موقع نگی چرا دیر به دیر نوشتی برام ، باور کن فقط دنبال فرصت می گردم ، و الا عاشقانه دوست دارم .
این روزا از همیشه شیرین تر شدی ، دیگه کلی چیزا رو متوجه میشی . و کار مامان راحت شده راستی شبا دیگه راحت می خوابی تا میگم مه نیا لالا زودی میای پیشم می خوابی ، حسابی مونسم شدی ، باور کن لحظه لحظه خدارو شکر می کنم به خاطر وجودت ، چون خواهر نداشتم یه جورایی برام شدی همه کس ، یه موقع هایی که دلم می گیره باهات بازی می کنم یا صدای خنده هات دلمو شاد می کنه و تمام دلهره ها فراموشم میشه ، راستی خاله رویا دوست مامان یه گل پسر تو راه داره که براش دعا می کنم به سلامتی فارغ بشه .
هر روز که از سر کار میام بدو بدو خودتو می ندازی تو بغلم ، هر چی می بوسمت بازم کمه .
راستی این مدته تو مدرسه خیلی درگیرم ،با اینکه من سه ساله تو این مدرسه هستم ولی تا الان هیچ کس اصلا اطلاع از دانشجو بودنم نداشت ، تازه بعد از پر کردن فرم پژوهش یکی از همکارا متوجه شد که رتبه کارشناسیم 11 بوده و جزو استعدادهای درخشان معرفی شده بودم که بدون کنکور ارشد بخونیم ، میدونم چیز خوبیه اما خواهش کردم به کسی نگه چون گاهی اوقات یه چیزایی نه تنها باعث پیشرفت نیست بلکه نتیجه عکس داره البته از اون همکار مطمئنم .ولی نمی دونم چرا خانم ها اینقدر از پیشرفت همکارشون ناراحت میشن همین باعث خیلی اتفاقات میشه ، بگذریم ، بازم نمی دونم چرا اینارو برات می نویسم .
مامانی جونم برات بگه عاشق کتاب داستانی همچین ورق میزنی و با کتابات حرف میزنی آدم فکر میکنه واقعا خوندن بلدی تازه کتاب به بغل می خوابی .
عاشق کرم و خمیر دندونی ، وقتی میگم مه نیا مسواک میدویی ، میگی آآآآآآآآآآآآآآآ .
یه موقع هایی صبح ها که می خوام برم سر کار وقتی بابا می برتت پایین از خواب بیدار میشی و گریه می کنی ، نمی دونی چقدر دلم می گیره و اصلا تا ظهر دلم پیشته .
به هر همه این ها بخشی از زندگیه ، ولی بدون عاشقانه و با عشق مادرانه دوست دارم.
سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !
دانستم..
تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!