آلرژي مزاحم
5شنبه هفته پيش وقتي خواستي بخوابي روي دستات چند تا جاي جوش بود ، فكر كردم پشه گزيدت ، صبح كه بيدار شدي لكه ها بزرگتر شده بودن و كم كم متورم شدن ، تب نداشتي ، حدس زدم بايد به چيزي حساسيت پيدا كرده باشي فكر كردم حتما بخاطر كاكائو كه شب قبلش خورده بودي ولي اگر بخاطر غذا بود بايد زود رفع مي شد اما تا شب تنتو پاهاتم قرمز شد و كم كم شبيه كهير شدن ،شبونه برديمت دكتر يه شربت هيدروكسيزين برات نوشت و گفت بايد علت آلرژيو پيدا كني ، هر چي فكر كردم عقلم به جايي نرسيد ، صبح با خوردن دارو بهتر شدي اما دوباره عصر دونه هاي جديد سرو كلشون پيدا شد ، هر بار كه مريض ميشي ، خيلي سخت غذا ميخوري ، به قرمزي رو تنت كه نگاه مي كنم دلم مي سوزه كه چه بي صدا و معصومانه تحملشون ميكني و بازم بخاطر اينكه مامان ناراحت نشه بهم لبخند مي زني و با لبخندت دل ما مانو شاد مي كني.
نگاه مهر آميز فرزند به پدر و مادر عبادت است.
حضرت محمد (ص)
خلاصه دنبال علت تموم وسايلت جوشوندم و تو آفتاب خشك كردم ، به ذهنم رسيد يك بار ديگه حساسيت خيلي خفيفي رو صورتت بخاطر لباس جديد پيدا شده بود ، گفتم شايد الان هم بخاطر لباس باشه اين بار درست حدس زده بودم همه لباسايي كه فكر مي كردم از كمدت جمع كردم، خدارو شكر الان با خوردن دارو و پوشيدن لباساي نرم كاملا خوب شدي.
يادت باشه هر لباسي كه تور ، كش و يا برچسبي داشته باشه تنتو اذيت مي كنه .
دارم فكر مي كنم چه طوري با اين همه ناز مي خواي لباس عروس بپوشي گلكم.