دلهره يك بيماري عجيب

دو هفته گذشته( از 9 ماه و 11 روزگيت) يكي از سخت ترين هفته هايي بود كه طي كردي ،‌ تازه كلاسام شروع شده بود و 5، 6 جلسه اي سر كلاس رفتم ، يكشنبه شب ، شام رفته بوديم خونه مامان نازي  وقتي اومديم خونه ساعت 11 شب تنت خيلي داغ شد ، حتي زموني كه واكسن مي زدي اينقدر تب نمي كردي دماسنجو زود آوردم ،درست حدس زدم تبت بالاي 38 درجه بود ، بغلت كردم آروم آروم ناله مي كردي ، خيلي ترسيدم نمي دونستم بايد چي كار كنم تنها كاري كه از دستم بر مي اومد پاشويه بود اما بازم تبت پايين نيومد. فوري آماده شديم تا بريم بيمارستان كسري ساعت حول و حوش 1 شب بود تا دكتر اومد خيلي طول كشيد و شما بيتابي مي كردي ، خلاصه بعد از معاينات ، دكتر گفت هيچ علامتي از بيماري نيست فقط شايد كمي گوشش عفونت كرده باشه و چند تا چرك خشك كن نوشت، 2 روز داروها رو  به سختي تموم بهت دادم چون خيلي تلخ بودن، اما تبت پايين نيومد هيچ، بالاترم رفت روز سوم بردمت پيش دكتر خودت بعد از معاينه گفت بنظر كمي سرماخورده باشه و دارهاتو عوض كرد وقتي اومديم خونه دماي بدنت بالاي 39 درجه بود فقط پاشويت مي كردم كه يه موقع تبت بالاتر نره  ، اصلا ميل به غذا نداشتي و تموم مدت شير مي خوردي به خاطر همين خيلي ضعيف شده بودي ، اون لحظه فقط از خدا مي خواستم كاش من به جات تب داشتم ، گرماي بدنت تنفست و تند كرده بودو همش خيس عرق مي شدي ، بدتر از همه اين كه اصلا نمي دونستم چه بيماري به سراغت اومده ، تموم شب تاصبح بالا سرت نشسته بودم و هر نيم ساعت  تبتو اندازه مي گرفتم . خيلي  بي حال بودي ، تو كه هميشه تاصبح شيطوني مي كردي حالا ريز ريز ناله مي كني ، ، قرآن بالاي سرتو ، تو دستم گرفت و با التماس از خدا مي خواستم هر چه زودتر خوب بشي.

صبح وقتي بيدار شدي يك كمي تبت پايين اومده بود اما صورت قشنگت پر از لكه هاي قرمز شده بود  و كم كم تا شب دست و پا هاتم پر شد بردمت حموم ديدم شكم و كمرتم پر شده ،‌خيلي ترسيدم من كه تجربه اي نداشتم بزرگترا مي گفتن حتما سرخجه گرفته ، ترسيدم آخه شنيده بودم كه هم از طريق بند ناف و هم شير مادر نوزارد  ايمني مي گيره تا يك سالگي كه واكسن MMR تزريق مي شه به همين خاطر فوري رفتيم پيش دكترت ، وقتي معاينه كرد گفت :‌Roseola  ست، تا حالا چنين بيماري نشنيده بودم ، دوباره پرسيدم : آقاي دكتر اين چه بيماريه؟ گفت يه بيماري مختص دوران كودكي و براي تمام عمر هم ايمني مي ده از نشونه هاش 3روز تب بالا ،  لكه هاي قرمز پوستي و تورم غدد لنفاوي پوشت سر كه بعد از طي بيماري خو د به خود خوب مي شه .

خدارو شكر بعد از 2 هفته سخت و پر از دلهره الان بهتري و لكه هاي قرمز مزاحم هم كم كم بايد يه جاي ديگه اي رو براي لونه كردن پيدا كنن .اما بعد از اون بيماري خيلي بد غذا شدي و فكر مي كني همش دارو مي خوام بهت بدم. خب اينم از يادگاري هاي اون بيماريه.

الهي هيچ وقت مريض نشي . هيچ موقع تو اين دوران ازت عكس نگرفتم.

بيماري ،‌تازيانه خدا در زمين است كه به آن ، بندگان خويش را ادب      مي كند و مي آزمايد.

                                                                  حضرت محمد(ص)