اولين تلاش
داشتم درس مي خوندم چون امتحانم نزديك بود، توام كنارم خواب بودي ، سرم پايين بود با صدات برگشتم ديدم تا نيمه از بالش سرتو بلند كردي و با چشماي نازت به من خيره شدي ، نفهميدم از كي به من نگاه مي كني ، خيلي ذوق كردمو زودي دوربين آوردم تا ازت فيلم بگيرم تا شب به بابا نشون بدم تا ببينه روز به روز دخترش بزرگتر مي شه چون تلاشت تو روزايي كه تازه 4 ماهت تموم شده بود خيلي قشنگ بود .
بلدنت كردم تا بشيني ، هفته پيش اصلا نمي تونستي كمرتو نگه داري اما الان خيلي پيشرفت كرديو آماده ميشي واسه نشستن، پيشرفتت قابل تحسينه فكر كنم تا 5 ماهگي كامل مي شيني . دوست دارم خيلي زود موفقيت هاي بزرگترتو ببينم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی