سورپرايز دخملي ما
ديروز 30شهريور حول و حوش ساعت 8 شب من و بابايي رو سورپرايز كردي ، طبق معمول از جات بلند شدي ولي اين بار 3تا قدم كوچولو برداشتي و بعد افتادي ، الهي مامان فداي اون قدماي لرزونت بشه ، با غرور نگاهي به منو بابا كرديو بازم كارتو تكرار كردي و جالب اينكه خودتم ذوق مي كرديو واسه خودت دست مي زدي . با اين كارت اشك شوق رو چشماي منو بابا نشوندي ، مامان فداي پاهاي كوچولوت بشه ، روي مامان و بابارو سفيد كردي چون داري زودتر از بچگي ما راه مي يوفتي ، فداي پاهاي كوچولوت بشم مامان ، كه سعي و تلاشت قابل تحسينه ، از خداي بزرگ مي خوام كه پله هاي موفقيتو يكي يكي طي كني . تو زيبا ترين مخلوق و هديه خداي مهربون هستي عزيزيم.
الهی
تو را میخوانم که بهترینها هستی
پس به بهترینهایم بهترینها را عطاکن . . .
مامان - بابا- ني ني- ناناي- دد- به به- چيه- كيه- نيست-مي مي -من
دفت=رفت-
آدايي=هدايي
به=بله
عدیدم=عزیزم
مسی=مرسی
نادی=نازی
عزيزم تقريبا اكثر صحبت ها رو متوجه مي شي
كاراي جديد مهنيا خانم
گوش و چشم و بيني و لب نشون مي دي
وقتي از در مي رم بيرون بارون اشكات جاري مي شه
و...